کافه کوه دی ماه هم که با دومین سالگرد تولدش همراه بود تمام شد....

جای همه ی دوستانی که نتوانسته بودند بیایند واقعا خالی بود... و اما گزارشی که قرار بود من اولین نفری باشم که مینویسم، اما ... دیر شد به بزرگی خودتون ببخشید.

حدود ساعت 3 من به همراه مادرم به میدان مجسمه رسیدیم. با هزار ترفند توانستیم ماشین را داخل پارکینگ ببریم! بعد از 45 دقیقه پیاده روی بسیار سبک البته در هوایی ابری و نسبتاً سرد به کافه محمد تهرانی رسیدیم.

جمع دوستان حسابی جمع بود و با استقبال گرمی از طرف ایشان روبه رو شدیم. بعد از کمی احوالپرسی و معارفه بین دوستان و البته قبل از نوشیدن چای، چند عکس یادگاری گرفتیم.

در ابتدای صحبت جناب آقای امیر حشمت اله رحیمی بویراحمدی شاعر گرانقدر خطه زاگرس شعری که در وصف پدرم سروده بودند را برای همه خواندند. با تشکر از ایشان...

سپس تمام دوستان یک به یک خود و وبلاگشان را معرفی کردند که لازم به ذکر است که وبلاگ دختر سه شنبه ها سوژه ای شده بود برای دوستان... امیدوارم ساحل عزیز دلخور نشده باشه!

چند مهمان هم از شهرستان دلفان که یکی از شهرستانهای استان لرستان است و مرکز آن شهر نورآباد می باشد،داشتیم.

و عکس های این کافه کوه تقدیم شما...

پرستو عزیز در حال گرم کردن کافه کوه



از راست: من، فرشته جون، ساحل عزیز و مادر مهربانم



زهرا و پرستو





فرشته جون ممنون از زحماتت..



از راست: حسین خادم لو ( وبلاگ دورهمی ) و آقای رحیم بویر احمدی در حال خواندن سروده هایشان





این گل زیبا تقدیم به شما



از راست: محمد درویش (من... یک کوهنورد؟)، حسین خادم لو (2رهمی)، ساحل (دختر سه شنبه ها)، آقای اینانلو (مشانه)، زینب خدایاری، آقای رحیم بویر احمدی، من ، پرستو ، فریبا معلم، مادرم، زهرا ، زینب سلیمانی، و آقای علی بیات (دیار الوند) و علی موسوی



یادم نرفته آقا بهرام هم که پای ثابت کافه کوه هستند



پ.ن: سپاس از علی موسوی بابت ارسال تصاویر
جای نشاط کوهستان تا ابد در کافه کوه خالی است ... پدر عزیزم امیدوارم از من راضی باشی ... دوستت دارم...